«فرشته مرگ» بازنشسته شد؛ زنی که طالبان از او میترسیدند!
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۲۷۹۷
زیسان: پس از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، حملههای برقآسای زمینی و هوایی ارتش آمریکا به افغانستان که حاکمیت دور اول رژیم طالبان را در عرض دو ماه ساقط کرد، از طریق یک هواپیمای جنگی ایسی-۱۳۰ (AC-۱۳۰) فرماندهی میشد که در داخل آن یک زن آمریکایی با درجه نظامی ستوان اول، دستور آتش هوایی و زمینی به مواضع طالبان را میداد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این زن که لقب «فرشته مرگ» را در افغانستان به دست آورده بود، تا یک روز پیش بهعنوان سرهنگ آلیسون بلک، فرمانده واحد عملیات ویژه شماره یک فرماندهی هوایی هورلبرت فیلد فلوریدا شناخته میشد و روز جمعه چهارم اسفند (۲۳ فوریه) آخرین ماموریت خود را به جانشینش واگذار کرد و قرار است بهزودی بازنشسته شود.
آلیسون بلک به مدت ۳۲ سال برای نیروی هوایی آمریکا در نقشهای مختلف از مربی بقا (آموزش مهارتهای میدانی و تاکتیکهای فرار زمینی به خدمه هواپیما) تا فرماندهی واحد عملیات ویژه بینالمللی خدمت کرد، اما ماموریت او در افغانستان از اکتبر تا دسامبر سال ۲۰۰۱ باعث شد تا به او لقب فرشته مرگ را بدهند و این بهعنوان میراثی در تاریخ جنگهای ویژه نیروی هوایی آمریکا و نیز بهعنوان نقطه عطفی برای زنان در نبردهای مدرن به ثبت رسید.
چند هفته پس از حملههای ۱۱ سپتامبر، آلیسون بلک در اولین پرواز جنگی خود بهعنوان راهنمای هواپیمای جنگی ایسی-۱۳۰ (AC-۱۳۰) به سمت شهر قندوز افغانستان پرواز کرد. در آن زمان یک واحد نیروهای ویژه آمریکایی به نام «ببر شماره ۲» به زمین رسیده بودند و با نیروهای ضدطالبان به رهبری مارشال عبدالرشید دوستم که آن زمان به نام ژنرال دوستم شناخته میشد، همراه با هم در حال برنامهریزی برای عملیات بودند.
عملیات آنها را هواپیمایی که آلیسون بلک سوار بر آن بود پشتیبانی میکرد و پس از تایید هدف از طرف آلیسون، مواضع طالبان هدف حمله هوایی و زمینی قرار میگرفت.
در همان روزها بود که هواپیمای جنگی غولپیکر ایسی-۱۳۰ (AC-۱۳۰) برای مردم افغانستان که از سلطه سختگیرانه طالبان به ستوه آمده بودند، به نماد جنگ نجاتبخش تبدیل شده بود. مردم افغانستان به این هواپیما بهدلیل ابری از دود که از پشت آن در آسمان ظاهر میشد، «طیاره خطکش» میگفتند و معتقد بودند هرجایی که این هواپیما در آسمان دیده شود بدون شک ساعاتی بعد از آن یک حمله هوایی سنگین در شرف وقوع است.
هواپیمای ایسی-۱۳۰ (AC-۱۳۰) نیروهای هوایی آمریکا، آغازگر جنگ سال ۲۰۰۱ آمریکا در افغانستان بود
آلیسون بلک که مسئول ردیابی اهداف جنگی بود و دستور نهایی آتش هوایی را به مواضع طالبان میداد، در یک مصاحبه در پایگاه هوایی فلوریدا، در مورد اولین مواجهه فرماندهان افغان با یک زن بهعنوان فرمانده یک جنگ بزرگ، گفت: «ژنرال دوستم با نیروهای آمریکایی به محل اقامت تیم آمد و برای اولین بار صدای یک زن را که از طریق کنترلکننده هوایی دستور حمله میداد، از کانال مخابره شنید. او تعجب کرد و پرسید: یک زن صحبت میکند؟»
آلیسون گفت که ژنرال دوستم بعدا به نیروهای ویژه آمریکایی که با او بودند، گفته بود که «آمریکاییها آنقدر به این جنگ مصمماند که زنانشان را برای کشتن طالبان فرستادهاند».
آلیسون بلک در مورد لقب فرشته مرگ که در افغانستان به او داده شده بود گفت که وقتی ژنرال دوستم با نیروهای ملافاضل، فرمانده ارشد طالبان (معاون کنونی وزیر دفاع طالبان)، از طریق یک فرکانس رادیویی صحبت میکرد، دستگاه مخابره را به رادیویی که صدای آلیسون از داخل هواپیما میآمد نزدیک کرد تا ملا فاضل صدای زن فرمانده را بشنود. سپس دوستم به ملافاضل گفت: «ببین فرشته مرگ بالای سر ما است و ما پرتو مرگ را در اختیار داریم.»
پرتو مرگ در واقع نشانگر لیزری بود که همکاران آلیسون بلک برای تعیین دقیق هدف از بالا از آن استفاده میکردند، اما جنگجویان افغان آن را سلاح تصور میکردند.
یکی از سربازان آمریکایی که در آن جنگ شرکت داشت و نخواست نامش فاش شود، بعدها در یک مصاحبه که گفت که پس از این مکالمه بود که افراد ملافاضل در عرض چند ساعت به نیروهای ژنرال دوستم تسلیم شدند.
ملافاضل مظلوم، فرمانده جنگ و معاون کنونی وزیر دفاع طالبان، در سال ۲۰۰۱ در اسارت مارشال دوستم
آلیسون بلک در مصاحبه با نیروی هوایی آمریکا درمورد حملههای مرگباری که با تایید او به مواضع طالبان در شمال افغانستان انجام شد، گفت: «ما باید دشمن را نابود و از نیروهای دوست خود محافظت میکردیم.»
آلیسون بلک پس از پایان ماموریتش در جنگ افغانستان، به کارش در چارچوب نیروهای هوایی ایالات متحده ادامه داد، طی ۲۰ سال گذشته در مهمترین پستهای نظامی فعالیت کرد و فرماندهی عملیاتهای مهم نیروهای آمریکایی در کشورهای مختلف را به عهده داشت. او ۲هزار ساعت پرواز جنگی در کارنامه نظامی خود دارد و در آخرین ماموریتش بر حدود ۴ هزار و ۶۰۰ نفر نیروی نظامی و ۸۰ فروند هواپیمای جنگی در هفت واحد ویژه عملیاتی نظارت میکرد.
آلیسون بلک که از فرماندهان زن با کارنامه درخشان در تاریخ نیروهای هوایی آمریکا است، در مصاحبهاش همچنین یادآوری کرد که ژنرال دوستم از او در یکی از دیدارهایش با زنان یاد کرده و به آنان گفته بود که اگر در مقابل طالبان مبارزه کنند، مانند زنان آمریکایی که در میدان جنگ حضور داشتند، آنها فرصت این را پیدا خواهند کرد که کارهای زیادی انجام دهند.
این نکته را آلیسون بلک در حالی یادآوری کرد که ۲۰ سال پس از آن روز، اکنون یک بار دیگر افغانستان تحت سلطه طالبان است و زنان بهطور کامل از همه فضاهای زندگی اجتماعی و سیاسی حذف شدهاند. زنانی که آلیسون بلک و امثال او میتوانستند برایشان الهامبخش باشند، اکنون حتی اجازه رفتن به مدرسه و دانشگاه را ندارند و حتی از عادیترین فعالیتها منع شدهاند.
فرشته مرگ حتی از لقبی که در افغانستان به او داده شده بود هم با افتخار یاد کرد و گفت که او فقط ماموریتش را انجام میداد، اما بعدها متوجه شد که برای برخی از زنان افغان الهام بخش بوده است. بلک گفت: «من زنان اهل افغانستان را ملاقات کردم که اکنون در ایالات متحدهاند. آنها این داستان را شنیده بودند و هنگامی که ملاقات کردیم به من گفتند که داستان من برایشان الهامبخش بوده است. من فکر نمیکردم انجام یک ماموریت چنین تاثیری در دوردست داشته باشد.»
tags # طالبان ، افغانستان ، آمریکا سایر اخبار چرا مردان با نعوظ از خواب بیدار میشوند؟/ زنان هم این تجربه را دارند! (ویدئو + ۱۸) فوران خون از شکم گورخر بعد از دریده شدن توسط پلنگ ! (ویدئو) عجیبترین شغل دنیا؛ مزرعه ترسناک پرورش مارهای غولپیکر! (تصاویر) اسراری درباره مشهورترین و زیباترین زن جهان باستان؛ کلئوپاترا چه شکلی بود؟منبع: زیسان
کلیدواژه: طالبان افغانستان آمریکا هواپیمای جنگی هوایی آمریکا مواضع طالبان ژنرال دوستم فرشته مرگ سی ۱۳۰
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۲۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد
به گزارش «تابناک»، در همین زمینه، روزنامه «شرق» در گفتوگویی با عبدالمحمد طاهری سعی کرده است جنبههای این اقدام و در کل مناسبات مرزی ایران و افغانستان در دوره حکومت طالبان را به شکل دقیقتر کنکاش کند. آنچه در ادامه میخوانید، ماحصل گپوگفت با اولین مستشار و رایزن فرهنگی وزارت امور خارجه ایران در وزارت معارف افغانستان است که در کارنامه دیپلماتیک خود علاوه بر کارداری ایران، سابقه مشاور سیاسی برخی چهرههای افغانستان نظیر محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه سابق افغانستان را هم دارد.
جناب طاهری پنجشنبه هفته گذشته شاهد دستگیری تعدادی از مرزبانان ایرانی بودیم که به نظر میرسد با ورود اشتباهی آنان به خاک افغانستان رخ داد و ساعاتی بعد هم آزاد شدند. جدای از این نکته، شما روند درگیری و دستگیری مرزی بین ایران و افغانستان از زمان روی کار آمدن حکومت دوم طالبان را چگونه میبینید؟
اتفاقا نکته همینجاست که اگر موضوع صرفا ورود اشتباهی و غیرعمدی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان بود، دستگیری آنها از طرف طالبان میتواند یک واکنش طبیعی جلوه کند؛ کمااینکه در دیگر نقاط مرزی امکان وقوع آن وجود دارد. اما مسئله اساسی اینجاست که در بازه زمانی سهسالهای که از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان میگذرد، به نظر میرسد هم شدت درگیریها با مرزبانان ایرانی و هم تعداد دفعات دستگیری مرزبانان کشور رو به افزایش است؛ تا جایی که اکنون خبرهایی دال بر این وجود دارد که وزارت کشور و هنگ مرزبانی ایران موضوع ایجاد دیوار مرزی را به شکل جدیتر در دستور کار خود قرار دادهاند. هرچند به نظر میرسد در وهله اول این دیوار مرزی با هدف توقف در رفتوآمد مهاجران غیرقانونی به داخل خاک ایران، ترددنداشتن گروههای تروریستی و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرز است، اما نمیتوان شدت و وسعت درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی را هم یکی از عوامل مهم در تغییر نگاه تهران به حوزه مرزداری با افغانستان ندانست.
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا از این جنبه قابلیت ارزیابی دارد یا حضرتعالی ابعاد تحلیلی دیگری را متصور هستید؟
دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا یک جنبه ندارد. جنبه مهمتر دیگر این است که ثابت شد طالبان فارغ از قرائتهای ایدئولوژیک تندروانه خود که میتواند یک تهدید امنیتی باشد، مشخصا در موضوع سرزمینهای ایران پشت دیوار مرزی حاضر به همکاری با ایران نخواهد بود. به بیان دیگر ایندست رفتارها نشان از سختگیری طالبان دارد و همزمان با آن مؤیدی بر آن است که طالبان هیچگونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی و مرزداری را ملاک عمل و رفتار خود قرار نمیدهد و کوچکترین توجهی هم به قراردادهای فیمابین برای ترسیم مرز دو کشور ندارد.
پس به باور شما امکان تداوم و تشدید درگیریهای مرزی و همچنین احتمال درگیری مرزبانان وجود دارد؟
بدون شک چنین است. این یک چیز طبیعی است و در همه مرزها روی میدهد؛ اما موضوع مرز ایران و افغانستان از زمان طالبان فرق دارد.
چه فرقی؟
فرق اصلی به سایه سنگین نگاههای رادیکال ایدئولوژیک طالبان و خوانشهای تند ناسیونالیستی آنان بازمیگردد؛ بنابراین اساسا نیروهای مرزبانی افغانستان که همان نیروهای طالبان هستند، نیروهای آموزشدیدهای نیستند که بخواهند حرفهای رفتار کنند، بلکه بر مبنای خوانشهای ایدئولوژیک و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی خود به مسائل مرزی و سرزمینی نگاه میکنند. درحالیکه با توجه به حساسیت موضوع مرزبانی و مرزداری و همچنین حوزه امنیتی مربوط به حوزه هنگ مرزی باید مرزبانان افغانستان یا مشخصا نیروهای طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری تجربیات لازم را ببینند که خدای ناکرده از تکرار این اتفاقات جلوگیری شود یا از وقوع حوادث تلختر پیشگیری کرد. کسی نمیتواند تضمین بدهد که در درگیریهای پیشروی احتمالی یا بروز خطای سهوی مرزبانان ما که کاملا طبیعی است، شدت تنش تا چه حد بالا خواهد رفت و آیا خدای ناکرده این تنشها کشته یا زخمی به دنبال خواهد داشت یا نه؟ اینجاست که وزارت امور خارجه، وزارت کشور و همچنین هنگ مرزی جمهوری اسلامی ایران باید به شکل جدی، صریح و بدون پرده، طالبان را وادار کند در موضوع مشخص مرزبانی و مرزداری یا به قوانین و مقررات پایبند باشد یا آموزشهای لازم را دراینباره ببیند که بداند اختلافات مرزی باید چگونه اداره شود. نمیتوان با نگاههای شعاری، احساسی و ایدئولوژیک پشتونی به مرزداری پرداخت؛ چون این نوع نگاههای تندروانه که متأسفانه با نگاههای ایدئولوژیک هم درآمیخته است، خودبهخود زمینهای برای هرگونه درگیری و تنش ناخواسته خواهد بود.
مسئله خطرناکتر اینجاست که چون نیروهای طالبان با همان نگاه ایدئولوژیک تندروانه و قرائتهای ناسیونالیستی پشتونی به مرزبانی و مرزداری نگاه میکنند، هرگونه تردد یا ورود سهوی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان را با نگاه امنیتی و تلاش برای برهمزدن حاکمیت طالبان تحلیل میکنند که میتواند به یک واکنش و برخورد سخت طالبها منجر شود. شاید در اتفاق پنجشنبه گذشته با یک مذاکره، شش مرزبان در کمال صحت و سلامت به کشور بازگشتند، اما نمیتوان این یقین را حاصل کرد که در صورت بروز اتفاقات مشابه، درگیریها بیشتر نشود. ما تجربه تلخ درگیریهای مرزی طالبان افغانستان با نیروهای مرزی پاکستان در همین سه سال اخیر را فراموش نکردهایم که کماکان ادامه دارد و حتی تشدید هم پیدا کرده است. پس این موضوع اصلا چیزی ساده و طبیعی نیست که بخواهیم از کنار آن و بدون حساسیت رد شویم. من معتقدم طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری با سوءنیت رفتار و برخورد میکند و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود تا این رویه به عادت طالبان تبدیل نشود که هر زمان و هر جا که دلش خواست، با سلیقه خود عمل کند. مرزبانی و مرزداری قاعده و قانون دارد و طالبان هم باید به آن تمکین کند؛ در غیر این صورت سنگ روی سنگ بند نمیشود.